سفارش تبلیغ
صبا ویژن


شاپرکها

 

 

 

 

کدام راه است که پای خسته را نشناسد

کدام کوچه خالی از خاطره است

و کدام دل هرگز نمیتپیده به شوق دبدار

بیا تا برایت بگویم از سختی انتظار که چگونه ....

در دیده های بارانی رنگ هذیان به خود میگیرد .


نوشته شده در پنج شنبه 93/12/14ساعت 2:6 عصر توسط احمد نظرات ( ) | |

خدایا :

گرمی دستان او را از من مگیره تا بتوانم دوباره مزه زندگی خوب را احساس کنم .

خدا:

تو خو گفتی عشق رو از من بخواه و بس حالا بگو خودت او را با من اشنا کردی پس چرا ازم جداش کردی .

خدایا :

هیچ نمیخوام برای خودم فقط هر چه از عمرم هست باقی بستان و به عمر او بیفزای .

یارب :

دیگر همین را بگویم اسم عشقZ بود و بس /


نوشته شده در یکشنبه 93/11/26ساعت 1:23 عصر توسط احمد نظرات ( ) | |
<      1   2   3      
قالب ساز وبلاگ پیچک دات نت